جداموندن از کسی که دوستش داری فرقی بامردن نداره

پس عمری که بی تو میگذرد مرگی است به نام زندگی . . .

خدایا خیلیا دلمو شکستن

شب بیا با هم بریم سراغشون

من نشونت میدم تو ببخششون!

خواستی دیگه نباشی ، آفرین ، چه با اراده

لعنت به دبستانی که تو از درس هایش فقط تصمیم کبری را آموختی . . .

کاش می شد باردیگر سرنوشت از سر نوشت کاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت کاش می شد از قلمهایی که بر عالم رواست با محبت, با وفا, با مهربانیها نوشت کاش می شد اشتباه هرگز نبودش در جهان داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت

عشقتـــ رآ پنهآטּ میڪنـے ڪـہ مرכآنگیتـــ פֿـכشـہ כـار نَشـوכ !

اَפֿـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے !

مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ !

اَمـآ نمــیـכانـے !

نمـیــכانے ڪـــہ چقَـכر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـכ !

و مـَـטּ כیــوانـہ تـَر میشوَمـ

خوشبخت ترین پسر کسیست که

 اولین عشق یه دختر باشد

و خوش بخت ترین دختر کسیست که

آخرین عشق یک پسر باشد

به سلامتی پسر بچه های قدیم که زغال بر میداشتن پشت لبشونو سیاه میکردن تا شبیه باباشون بشن

نه پسرای حالا که ابروهاشونو برمیدارن

تا شبیه مامانشون بشن

.............

به سلامتی دلی که هزار بار شکست

ولی هنوز شکستن بلد نیست

....................

به سلامتی اونایی که تو اوج سختیا

به جای اینکه ترکمون کنن

درکمون میکنن

..............

به سلامتی اونایی که به درد ودل همه گوش میدن

ولی معلوم نیست خودشون کجا درد ودل میکنن

..............

به سلامتی کسی که هنوز دوسش داری

ولی دیگه مال تو نیست

...................

به سلامتی کسایی که خطشون اعتباریه

ولی معرفتشون دایمیی

...............

به سلامتی کسی که تو تاکسی دید بغلیش پول نداره

به راننده گفت پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن

...........................

به سلامتی کسی که بی کسه ولی ناکس نیست

.............

به سلامتی اونایی که چه عشقشون پیششون باشه

 چه نباشه

چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه

..................

به سلامتی اون دختری که حاضره زیر بارون خیس شه

ولی سوار ماشین هیچ پسری نشه

................

به سلامتی اون کسی که وقتی زنگ میزنی خوابه

ولی وقتی جواب میده میگه خوب شد زنگ زدی

باید بیدار میشدم

..................

به سلامتی با ارزش ترین پول دنیا تومن

که هم  تو توشی و هم من

........

به سلامتی اونایی که اگه صد لایه هم ایزوگامشون کنی

باز معرفت ازشون چیکه می کنه

..................

به سلامتی کسی که تو خیالمونه

اما بی خیالمونه

.......

به سلامتی دوست خوبی که مث خط سفید وسط جادس

تیکه تیکه میشه اما بازم پا به پات میاد

................................

به سلامتی باغچه ای که خاکش منم

گلش تویی

وخارش هر چی نامرده

....................

به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری

تا شکم زن و بچشو سیر کنه

اما بچش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه

...........

به سلامتی سند باد که کل دنیا رو با یه شلوار کردی دور زد

....

به سلامتیه سرنوشت که نمیشه اونو از سر نوشت

..................

به سلامتی اونایی که ما رو همین جور که هستیم دوست دارن

خدایا

دلگیر نشو از من

ولی دنیات ته نامردی...

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم

هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم

هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره

هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره . . .

انصاف نیست دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را

روزی هزار بار ببینی و آنقدر بزرگ باشد

که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی . . .

ای بسته به تار وپودم من لایق عشق تو نبودم عشقی که نهفته در دلم بود در راه محبت تو کم بود.

یه دختر کوری تو این دنیای نامرد زندگی می کرد.

این دختر یه دوست پسر داشت که عاشق اون بود.

دختره همیشه میشه می گفت اگه من چشمامو داشتم

وبینا بودم همیشه با اون می موندم. یه روز یکی پیدا

شد که به اون دختر چشماشو بده .وقتی که دختره

بینا شد دید که دوست پسرش کوره.بهش گفت:

من دیگه تورا نمیخوام برو. پسره با ناراحتی رفت

ویه لبخند تلخ بهش زد و گفت:

مراقب چشمهای من باش!!!

مهربون،اي هم قبيله، مي‌دونم دستات چه سرده

هر كي مي‌گه غم نداره، تو دلش يه دنيا درده

تو مي‌خواي كه من ندونم، دلت از غصه هلاكِ

جاي شلاق سياهي، رو تن نجيب و پاكِ

اما ناگفته هويداست، غمي كه ريشه دَوونده

اون غمي كه غير شاخه، زده ريشه رو سوزونده

تو خودت گفتي قديما، قصه گل و تگرگُ

قصه خويش دل‌آزار، قصه ريزش برگُ

نمي‌دونم توي دنيا چرا آدما حقيرن

چرا خوبا واسه خوبي، توي دست شب اسيرن

اين چرا، چرا، چراها، هيچكدوم درمون نمي‌شه

آخه دردِ ديگه اينجاست، از يه خاكيم و يه ريشه

تا بوده قصه دنيا، قصه غربت و درده

پس ديگه دلو نسوزون، اين همون قسمت و بخته

تو بخند، تو اين زمونه، چاره‌اي ديگه نداريم

شايدم با خنده‌هامون، غصه رو تنها بذاريم

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
 صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری
خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
 می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا
خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه
 هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه
خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه
 نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه
خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه
تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه
 خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن
 بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن
خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی
از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟
خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی
اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی
خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه
بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه
خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه
چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه
خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون
اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون
 خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن
 چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن
 خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت
اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت
 خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت
دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت
 خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه
 که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه
 خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی
 تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی
خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی
از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی
خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره

تقدیم به کسی که هنوز هم تکه ای از آسمان در چشمانش

وجرعه ای از دریا در دستانش و تجسمی زیبا از خاطره ها و ایثارهای

سرخ در معبد ارغوانی دلش به یادگار مانده است . . .

حالم را پرسیدند ، گفتم رو به راهم ! نمی دانند رو به راهی هستم که تو رفته ای

ما پیغام دوستیمان را با دود بهم می رسانیم .

نمی دانم انسو برای تو تکه چوبی هست یا نه؟

من این سو جنگلی را به اتش کشیده ام . . .

آدما دو جور زندگی میکنن یا غرورشونو زیر پاشون میذرانو با انسانها زندگی میکنن.

یا انسانهارو زیر پاشون میذارنو با غرورشون زندگی میکنن . . .

این روزها آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست

که رخت های دلتنگیم را فرصتی برای خشک شدن نیست . . .

بي نگاهي  آشنا قد مي كشد دلتنگي ام
ساكن دهكوره تنديس هاي سنگي ام
هيچ ابري  اسمان من نشد باران بگو
كي تلنگر مي زني بر شيشه دلتنگي ام

اینقدر خودم و براش کوچیک کردم که فکر نکنه ازش بزرگترم

افسوس که منو به خاطر کوچیکیم تنها گذاشت . . .

عیب کار از جعبه تقسیم نیست ، سیم سیار دل ما سیم نیست
این هزاران طول موجش را بگير، دیش احساسات ما تنظیم نیست . . .

تو دریایی و من موجی اسیرم ، كه میخواهم در آغوشت بمیرم . بیا دریای من آغوش بركش ، نمیخواهم جدا از تو بمیرم

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن

را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن هاتکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است.

چشمان بي فروغم طولاني بودن اين جاده بي

انتها را باور ندارد و شانه هاي نحيف من تاب و

توان بار سنگين جدايي را...!خسته ام از انتظار

با پاهاي خسته و دستهاي خالي بيشتر از اين

مرا منتظر نگذار

سفر برایم چیزی جز دلتنگی ندارد.اما زندگی

به من آموخت.....برای بهتر دیدن عظمت وشکوه

هرچیز باید قدری ازآن دور شد!!!!!!!!

در مقابل تقدیر خداوند مانند کودکی باش

که وقتی اورا به هوا می اندازی می خندد

چون ایمان دارد که تو او را خواهی گرفت

زندگی مثل یه دیکته اس هی می نویسیم، هی غلط می نویسیم، هی پاک می کنیم دوباره هی می نویسیم، هی پاک می کنیم غافل از اینکه عزرائیل داد میزنه: برگه ها بالا

گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم

گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم

گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند

گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم